بی تردید، اگر انسان به زحمت ها و رنج های بی شائبه والدین توجه کند، هرگز نیکی های آنان را از یاد نمی برد. اگر شخصی کوچک ترین نیکی و احسانی در حق انسان به جای آورد، عقل تشکر و قدردانی از او را لازم می داند، حال با توجه به این که پدر و مادر سمبل نیکی و احسان به فرزند هستند و از جان خود برای پرورش او مایه می گذارند، سزاوارترین انسان ها برای احترام و قدردانی اند.
بقیه را در ادامه مطلب بخوانید .
امیر المومنین حضرت علی (ع) کسی است که در تمام لحظات در کنار پیامبر بوده. به همین دلیل می توان ایشان را یکی از بهترین اشخاص برای الگو قرار دادن دانست. یکی از مسائلی که توجه ویژه ای در قرآن و اسلام به آن شده احترام نسبت به اشخاص و به خصوص پدر و مادر و معلم است. تمام پیامبران و امامان توجه ویژه ای به این موضوع داشتن و بیشتر مواقع معلم را هم در جایگاه پدر و مادر قرار می دادن، این مسئله به اهمیت احترام گذاشتن به معلم و استاد تاکید دارد.
بقیه را در ادامه مطلب بخوانید .
اخلاق خوب یکی از عوامل موفقیت هر فردی در جامعه است. انسان های خشن و بد اخلاق تنها و بدون دوست می مانند. پیامبر اسلام، حضرت محمد صلی الله علیه و آله هدف از بعثت و رسالتش را تکمیل اخلاق و ارزش های انسانی می داند. «بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ»(بحار الانوار، ج67، ص 372)
قرآن یکی از عوامل موفقیت حضرت رسول را اخلاق خوب ایشان می داند:«فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک؛ رحمت خدا تو را با خلق، مهربان و خوش خوی گردانید و اگر تند خو و سخت دل بودی مردم از پیرامون تو متفرق میشدند»(آل عمران، 159)
براساس آیه مذکور، اگر پیامبر اسلام، بداخلاق، تند خو و خشن بود؛ کسی اطراف ایشان جمع نمی شد و در جامعه تنها می ماند. ولی اخلاق فاضله پیامبر باعث شد که عرب جاهلی و بدور از هر نوع سواد و تمدن، جذب ایشان شود و برای اهداف ایشان، همه زندگیش را فدا کند.
بقیه را در ادامه مطلب بخوانید .
پیش از هر چیز باید گفت همانقدر که دیگری به خود حق میدهد که از شما انتقاد کند، در بسیاری از موارد، شما نیز بهسادگی میتوانید بگویید: «من از شما نظر نخواستم»، مگر اینکه نمایندهی مردم، مسئول یا صاحب سِمَتی باشید و پاسخگویی جزء وظایف شما باشد در غیر این صورت، میتوانید تا آخر بشنوید، اما مجبور نیستید صحت و سقم حرف گوینده را تأیید کنید. میتوانید حق را به او بدهید. همچنین میتوانید اثربخشی پیشنهادهایی را که به شما میشود، تأیید کنید اما به آنها عمل نکنید.
بقیه را در ادامه مطلب بخوانید .
برخورد منطقی با آرامش ذهنی در مقابل نظرات مخالف با ما یک مهارت شگفت انگیز است که باید آنرا کسب کنید.
به گزارش آلامتو و به نقل از وبسایت چطور؛ مغز بشر در مقابله با نظرات متضاد با نظر خودش، میتواند به مرز انفجار برسد! تأثیری که فرگشت روی انسان گذاشته است، باعث شده هروقت احساس میکنیم خطری ما را تهدید میکند، به فکر محافظت از خودمان باشیم. درست است که مثل بز شاخ نمیزنیم یا مثل خرگوش فرار نمیکنیم، اما عکسالعملهای دفاعی ما هم به همان اندازه خودکار و غریزی ست.
در دوطرف مغز، پشت کرهی چشم و اعصاب بینایی، غدد آمیگدال (Amygdala) قرار دارند. دکتر بسل ون در کلک (Dr. Bessel Van Der Kolk) در کتاب The Body Keeps The Score به آمیگدال لقب آژیر خطر را داده و آن را مسئول تشخیص ترس و آمادهسازی بدن برای مقابله با آن میداند.
وقتی خطری تهدیدمان میکند، آمیگدال با هشدار دادن به مغز، باعث آغاز زنجیرهای از واکنشهای شیمیایی میشود. هورمونهایی مثل آدرنالین و کورتیزول در خون جریان پیدا میکنند و در کسری از ثانیه، آمادگی لازم برای فرار یا مقابله با عامل خطر را ایجاد میکنند. تغییراتی مثل افزایش ضربان قلب و عرق کردن کف دستها را بلافاصله میتوان حس کرد. نفسنفس زدن، اکسیژن لازم را برای فرار از مهلکه تأمین میکند. این حالت شباهت زیادی به هواپیماربایی دارد. با این توضیح که بدن انسان نقش هواپیما را دارد و آمیگدال نقش هواپیماربایی که ماشهی تفنگش را کشیده و آمادهی شلیک است.
بقیه را در ادامه مطلب بخوانید .
براساس آموزههای قرآنی، کرامت انسانی به سبب تخلق به اخلاق الهی است. انسانها میبایست با عمل به قوانین و احکامی آن را فعلیت بخشند و متخلق به اخلاق الهی شوند. راهی که انسان از طریق آن به خلق الهی دست مییابد، راه عبودیت است که بوسیله عقل و وحی تبیین شده است.
خداوند در آیاتی از جمله آیه70 سوره اسراء از کرامت انسان سخن به میان میآورد و در آیات دیگر علت این کرامت انسانی را دست یابی انسان به اسماء و صفات الهی میداند که توانایی و ظرفیت خدایی شدن را به او بخشیده است و بر همین اساس همه ما سوی الله از فرشتگان مقرب تا دیگر موجودات، سجده اطاعت بر او برده و در خدمت انسان درآمدند. (بقره، آیات30تا34)
بقیه را در ادامه مطلب بخوانید .
اگر انسان به دیگران احترام بگذارد دیگران نسبت به وی احترام خواهند گذاشت و اگر به آنها اهانت کند مورد اهانت آنان قرار خواهد گرفت.
بعضی از افراد به هیچ کس اعتماد ندارند بلکه به همه بدبین و بدگمانند عدهای هم کاملاً بر عکس این دسته اند کدام یک از این دو نگرش صحیح است؟ جواب این است که نه خوش گمانی مطلق، درست است و نه بد گمانی مطلق، بلکه شیوه درست آن است که در رفتار خود با مردم به آنان احترام بگذاریم. برای همکاری با هر انسانی پیش از هر چیز باید به او احترام بگذاریم. هیچ انسانی حاضر نمیشود برای دست یافتن به چیزی از حیثیت و احترام خود مایه بگذارد حتی کودکان برای خود احترام و کرامت قایلند و انتظار دارند که مردم با آنان با این دید رفتار کنند.
برای به دست آوردن دل مردم باید از اعتقاد به بزرگی و برتری خود بر دیگران چشم بپوشیم و خود را یکی از آنان و هم ردیف ایشان بدانیم. مردم طبعاً کسی را که به آنان اعتماد به نفس بدهد دوست دارند و از کسی که این اعتماد را از آنها سلب کند متنفرند. بنابراین، آن دوستی که بر اساس احترام متقابل استوار نباشد دوستی پایان پذیر و ازهمان آغاز محکوم به شکست است.
بقیه مطلب را در ادامه مطلب بخوانید .
درباره این سایت